نکاتی چند درباره بيانيه 565 نفره

واهيک کشيش زاده

 

در دست نداشتن ابتکار عمل سياسی و مترسد واکنش در برابر حوادث ماندن موجب خلق گاف هايی می شود که شايد کسی منتظر آن نبوده باشد. بيانيه 565 نفره در ايران که با استقبال  محافل سياسی خارج از کشور روبرو شده گويا برای اين منظور منتشر شده که فقدان مهارت سياسی در اين محافل را آشکارا بر سفره اذهان پهن کند.برخی از دوستان مفسر که چابکانه واکنش های چند صفحه ای عرضه می کنند، گويا مست باده گوارای بيانيه ای که 565 نفر پای آن امضا گذاشته اند حافظه خواننده را چون حافظه خود تلقی می کنند و اين بيانيه را چون بيانيه های پيشين موصوف به صفاتی می سازند که اذهان ما را توان تصور آن نيست. اگر اين دوستان ، از جمله شورای مرکزی اتحاد جمهوری خواهان توانستند چند دليل قانع کننده برای ما عرضه کنند که کجای اين بيانيه دارای اهميت سياسی نوينی است و "چرخشی" نوين در روند تحولات سياسی در ايران بشمار می آيد، حتما اجر کار خود را در جايی خواهند گرفت. اين دوستان گويا کار ندارند منتظر آنند که بقيه بيانيه های "دورانساز" منتشر کنند و آنها هم در تحسين و تمجيد از آن صفحات اينترنت را پر کنند.مگر  "اتحاد جمهوری خواهان " تا حال بر اين عقيده بوده اند که "صاحبان قدرت و وابستگان به حاکمان انتصابی کوشش دارند مردم را به پيش بازی های انتخابات رياست جمهوری سرگرم کنند". مگر شورای مرکزی اتحاد جمهوری خواهان در پی يافتن نامزد ذيصلاح برای شرکت در اين انتخابات نبود؟

علاوه بر آن اين بيانيه حاوی ارزيابی های سياسی مغاير با تمام ارزيابی ها و مصوبات همين چند هفته پيش "اتحاد جمهوری خواهان" است. تحليل اين بيانيه از روند اصلاحات کاملا اشتباه و ساده انگارانه است. نتيجه گيری های سياسی از اين تحليل هم به تبع آن غلط و تا حدودی نا مفهوم و ناخوان با آن تحليل است.نويسندگان بيانيه که به اين اعتقاد رسيده اند ديگر "نمی توان با اين ترتيب بسوی مردم سالاری،دمکراسی، حکومت قانون، حاکميت ملت، انتخابات آزاد و تفکيک قوای سه گانه متعارف و جمهوری واقعی گام برداشت" اين معما را بر ما فاش نمی سازند که پس چگونه می توان به اين اهداف نايل شد؟ اگر" تجربه هشت ساله پس از خرداد 1376 " نشان داده است که با اين ترتيب اصلاحات مورد نظر مردم امکان پذير نيست کدام راه را بايد در پيش گرفت تا به "تغيير ساختار حکومت" که گويا قانون اساسی کنونی شامل اين تغيير نمی گردد و فقط نبايد از آن "سو استفاده غير مردمی" کرد ، دست يافت.   

به همان صورت هم در مسئله  تهديد های خارجی برخی نمونه های حاشيه ای را چنان جلوه داده اند که گويا از اين ناحيه تهديدی متوجه استقلال و تماميت ارضی ايران است و تهديدهای جدی و قابل رويت، ازجمله تهديد حمله نظامی به ايران را از سوی آمريکا مسکوت می گذارند. نويسندگان اين بيانيه فراموش کرده اند بر اين نکته تاکيد کنند که جنبش دمکراتيک مردم ايران جنبش قائم به ذات برای استقرار مناسبات دمکراتيک در ايران است ، از هر گونه پشتيبانی جامعه آزادی خواه جهان استقبال می کند ولی لحظه ای جای ترديد باقی نخواهد گذاشت که اين جنبش بر اساس نيازهای عينی مردم ايران شکل گرفته است و با"انقلاب های مخملی"مرزبندی جدی دارد.

استقبال از عمل صدور بيانيه نبايد چشممان را بر ابهامات و نکات ضعف اين بيانيه ببندد. پشتيبانی سياسی آری اما بر پايه تحليل ها و مصوبات اتحاد جمهوری خواهان !