تحرک و هماهنگی

 

دوستان بی شک هنوز بياد دارند که همين چند هفته پيش از اين همايشی را برگزار کردند، اين همايش مصوباتی را داشت و عده ای را بنام شورای هماهنگی انتخاب کرد.

 

در روزهايی که از اين همايش می گذرد ما شاهد تحولات سياسی تعيين کننده ای در کشور بوده ايم. تحصن نمايندگان مجلس شورای تحرک خاصی به اين تحولات بخشيده و ميرود که برای حد اقل مقطعی از تاريخ معاصر تاثير سرنوشت سازی از خود بر جای گذارد.

 

همه ما سال های فراوانی از عمر سياسی خود را در سازمان های سياسی سپری کرده ايم و کمابيش شاهد نشست هايی از اين نوع بوده ايم. ما ميدانيم که چنين گردهمايی هايی دارای چه شعاع تاثيری هستند و انگيختگی افراد شرکت کننده در آن و نيز تمام محافلی که با آن سر و کار دارند با طی زمان فرو می کاهد. اين همايش ها دارای منبع انرژی زای لايزالی نيستند.

 

اين تاثير برای همايش جمهوری خواهان از آن جهت می توانست بسيجنده و محرک باشد که نخستين آن بود و به اتحاد شکل و شمايل خاصی می بخشيد و آغازی بود برای فعاليت رسمی اين اتحاد در مبارزات سياسی ايران. فراموش نکنيم اميدهايی که "اتحاد جمهوری خواهان" در دل ها زنده کرده اميد ايجاد آلترناتيوی دمکراتيک در برابر همه آلتزناتيوهای کج و معوجی است که امروزه در پهنه سياست ايران می تازند.

 

مصوبات همايش و بويژه انتخاب شورای هماهنگی بمنظور ايجاد اهرم هايی صورت گرفت که بتواند ادامه کاری "اتحاد" را تضمين و جايگاه آن را در صفحه سياسی ايران حک کند. ويژگی جمهوری خواهان نه در داد و فريادی است که براه می اندازد و نه در عمليات محيرالعقولی است که انجام می رساند. موضع گيری های متين اما محکم آن به ياری جا پای محکمی که مواضع آن دارد بی شک جايگاه فراخور آن را در افکار عمومی خواهد يافت و صدای آن بگوش همه هم ميهنان ما خواهد رسيد. اما اين يک جنبه از قضيه است. جنبه ديگر آنست که سهم ما در رساتر کردن اين صدا چيست و چه وظيفه ای بر دوش تک تک جمهوری خواهان ايرانی گذاشته شده است؟

 

نيازی به تاکيد دوباره و ياد آوری نيست که ما شاهد تحولات سياسی پر تحرکی در ايران هستيم و لازمه واکنش در برابر اين رويدادها در درجه نخست تحرک و تسريع در موضع گيری ها و ابتکارهای سياسی است. متاسفانه در روزهای اخير ما شاهد آن بوده ايم که شورای هماهنگی، بعلت عدم انتخاب ارگان های سياسی و اجرايی، از تحرک لازم برخوردار نبوده است. علاوه بر آن دوستان زيادی که بطور علنی موضع گيری کرده اند ، هنوز بصورت منفرد و نه صدايی از انبوه صداهای تشکيل دهنده "اتحاد جمهوری خواهان" عمل می کنند و متاسفانه از پنهان شدن پشت نام "اتحاد" ابا دارند. بسياری از ارادی که موضع گيری های خود را علنی کرده اند عضو شورای هماهنگی اند و مواضع خود را حتی در سايت های عمومی منتشر کرده اند. سايت "جمهوری" متاسفانه از آشفتگی و تهی بودن رنج می برد.

 

عضويت در شورای هماهنگی به پاس لياقت و نشانه سپاسگزاری از زحمات مبتکران "اتحاد" و چهره های انتخاب شده در آن نيست. اين انتخاب در درجه اول موجد تعهدی دربرابر جمع برای تشريک مساعی و پيش بردن امر "اتحاد" معنا و مفهوم دارد. مسئله گم شدن پشت نام "اتحاد" و ذوب شدن در آن نيست. مسلم است که اين "اتحاد" از افراد با زندگينامه های متفاوت سياسی تشکيل شده و برداشت های متفاوتی از فعاليت سياسی وارد اين جريان شده است. مسئله اينست که چگونه می توان اين تک تک اهرم ها را بکار انداخت تا نام "اتحاد" را در جامعه مطرح ساخت و موضعگيری ها را در چارچوب مصوبات همايش گونه ای هماهنگ کرد که تناقض گويی های ياران به مشوب کردن اذهان و افکار عمومی نيانجامد و چهره ای خط خطی از "اتحاد جمهوری خواهان" معرفی نگردد. مسلم است که هر دوره ای با مبارزه ای برای جا انداختن مشی های گوناگون همراه می شود، اما بايد جای آن را يافت و اهميت آنرا در لحظه های متفاوت درک کرد.

اميدوارم شورای هماهنگی بزودی به اين تشتت پايان دهد و جايی برای قد علم کردن انبوه ناشيگری و شکل گرفتن دستگاه آماتوری سياست باقی نگذارد.

 

و.معصوم زاده

www.vahik.info