اتحاد جمهوری خواهان ايران!

 

بالاخره پس از ماه ها تلاش اتحاد جمهوری خواهان ايران به مثابه اتحاد تمام ايرانيانی که در راه ايرانی دمکراتيک و جمهوری مبتنی بر موازين عرفی مبارزه می کنند تشکيل شد.

 

همايش جهانی اتحاد جمهوری خواهان ايران در سه روز متوالی در برلن در محيطی دوستانه و آکنده ازاميد بسامان رساندن اهداف آن برگزار شد و شگفتا که بی خلل کار کرد و اميدی را که صدها ايرانی شرکت کننده در آن با خود به سالن برگزاری اين همايش آورده بودند با تشکيل اين اتحاد به بيرون از آن و به ايران منتقل کرد. فرزندی که در برلن زاده شد اميد است به کمک و همياری انبوه ايرانيانی که اکنون جايگاهی برای پيوندزدن کوشش های خود يافته اند راه رفتن بياموزد و به آن بديلی تبديل شود که جامعه به آن نياز مبرم دارد.

 

بزرگ ترين دستاورد اين همايش برگزاری آن و انتخاب ارگانی برای انجام وظايف سياسی پيش روی بود. همايش بدرستی با کنار گذاردن بحث هايی که می توانست بود و نبود اتحاد جمهوری خواهان را با علامت سئوال بزرگی روبرو کند تمام هم خود را متوجه اين امر کرد که پايان موفقيت آميز اين همايش چه سيگنالی بسوی ايران و مجامع ايرانی در جهان روان می کند و حامل چه پيامی برای مردمی است که دگرگونی سياسی در ايران را در راستای بازتر شدن فضای سياسی و از ميان رفتن موانع اصلاح و تحول می طلبند و در ميان انان صدها و هزاران فعال سياسی که بدنبال محملی برای يک کاسه کردن فعاليت های خود هستند.

 

ايجاد اختلال در روند کار همايش می توانست هم از درون و هم از بيرون از آن به همايش منتقل شود. تمام کسانی که شاهد برگزاری کنفرانس کذائی برلن بودند بخاطر دارند که چگونه برخی از سازمان های مدعی راديکاليسم  و آشتی ناپذيری درامر مبارزه با ايجاد اختلال در کار آن کنفرانس که در حال به هم آوردن اضلاع جنبش بود و برای نخستين بار ديالوگی رک و شفاف ميان آنها را امکانپذير ساخته بود، به مضحکه نمايشات متعفن سفارشی تبديل شد و کسانی را در کام خود بلعيد که پايشان را فراتر از مرزه های ممنوعه گذاشته بودند و هنوز تاوان آن را پس نداده اند.

اگرچه در کنفرانس سخنرانان اينجاو انجا می خواستند تا تنور داغ است نان را بچسبانند و باورهای خود را بجای نظر همايش بفروشند، اما هشياری جمع چنان بود که به برخوردها و واکنش های جرقه وار امکان بروز نداد و جمع نشان داد که بيماری های کودکی را پشت سر گذاشته و به همه چيز با وقار دانايان نزديک می شود. کنار گذاشتن سند ديدگاه ها و عدم بررسی مسئله ملی و نيز رد برخی بندها متمم برای اسناد سياسی نشان داد که همايش به رسالت خود در مامايی زايش اين جنبش بخوبی واقف است و خود را اسير مزاحمت های از سر بی خردی نمی سازد.

بند متممی که دو تن درباره لزوم ايجاد بازار آزاد و توسعه اقتصادی پيشنهادش را کرده بودند و آن را لازمه برقراری دمکراسی می دانستند از جمله اين تلاش ها بود. بی شک در فرصتی ديگر و با تدقيقی که همراه با ايجاد تعادل در آن باشد می توان به چنين بحثی تن داد اما با توجه به زمينه فکری شرکت کنندگان در همايش و جامعه ای که از عدم تعادل رنج می برد قرمولبندی هايی از اين دست تن دادن به نبردهای زودرس و پراکنده ساز است. چنان که تلاش دوستانی برای وادار ساختن همايش به تصميم گيری درباره نحوه برخورد به انتخابات مجلس نيز می توانست به پای اتحاد جمهوری خواهان بندهايی را با قفل و زنجير بپيچاند که قدرت مانور و حرکت را از آن سلب می کرد که با هشياری اين نيز دفع شد و اکنون هيات هماهنگی با فراغ بال می تواند از خود واکنش نشان دهد. سند سطاسی سمتگيری را معين ساخته واکنش روزانه وظيفه اين ارگان است بر پايه سند و با حفظ روح آن.

 

روال کار همايش چنان دمکراتيک بود که حتی نمايندگان مطبوعات مدعو نيز به خود اين اجازه را می دادند که به رئيس جلسه تذکراتی بدهند، آنهم با چه تندی!

 

ما در آينده هم همسفر نقاد راه اتحاد جمهوری خواهان ايران خواهيم بود.